ابنهیصم مجدالدین علی بن عبداللهاِبْنِ هِیْصَم، مجدالدین علی بن عبداللـه بن محمد بن هیصم (د نیمۀ اول سدۀ ۶ق/۱۲م)، ادیب، شاعر و فقیه شیعی که در اواخر سدۀ ۵ و اوایل سدۀ ۶ق ظاهراً در هرات میزیسته است. ۱ - معرفی ابن هیصماطلاع ما از زندگی شخصی، تحصیلات و کارهای علمی ابن هیصم محدود به گزارش مختصری است که یاقوت [۱]
یاقوت، ادب، ج۱۳، ص۲۷۷-۲۸۰.
و صفدی [۲]
خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۲، ص۱۹۸-۱۹۹، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
به نقل از شاگرد وی ابوالحسن علی بن زید بیهقی (د ۵۶۵ق/۱۱۷۰م) آوردهاند. [۳]
مصطفی جواد، «اقول فی المقول»، ج۱، ص۶۹، مجله المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۱.۱ - علمیتبیهقی که چندی به خدمت او میرفته و نزدش ادب میآموخته، او را دانشمندی ادیب، ذوفنون، زاهد و وارسته معرفی میکند و میگوید که در روزگار وی دانشمندی نبود که جرعه نوش چشمه سار دانش او نباشد. در همین گزارش از آثار او، غزلی در ۱۱ بیت که با وصف بهار آغاز شده و نیز قطعهای در تهنیت عید قربان خطاب به یکی از صاحب منصبان آمده است. ۱.۲ - خطبه منظومابن شهر آشوب خطبۀ منظومی در ۳۰ بیت از او نقل کرده که به شیوۀ تحمیدیههای آغاز خطبۀ جمعه و عیدین مشتمل بر حمد و ثنای خدا و مدح پیامبر اکرم - صلیاللهعلیهوآلهوسلم- و دوازده امام-علیهم السلام- است. [۴]
محمدبن علی ابن شهر آشوب، المناقب، ج۱، ص۲۷۸-۲۷۹، قم، المطبعه العلمیّه.
[۵]
مصطفی جواد، «اقول فی المقول»، ج۱، ص۷۰، مجله المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۱.۳ - تاریخ وفاتصاحب اعیان الشیعه [۶]
محسن امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۸۶، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
تاریخ وفات ابن هیصم را حدود ۵۰۰ق ذکر کرده است، اما باتوجه به اینکه ابوالحسن بیهقی که سالهای متمادی نزد او شاگردی کرده، متولد ۴۹۹ق بوده است، [۷]
یاقوت، ادب، ج۱۳، ص۲۲۰.
ابن هیصم دست کم تا ۵۲۰ یا ۵۳۰ق باید زنده بوده باشد. ۱.۴ - خلط اطلاعات مربوط به زندگینامهبارع هروی (د ۵۲۴ق/۱۱۳۰م) که از ادبای همروزگار ابن هیصم است، او را امام مجدالدین علی بن هیصم خوانده است. [۸]
محمد کردعلی، «طرائف فارس»، ج۱، ص۲۹۲، مجله المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
ابن شهر آشوب [۹]
محمدبن علی ابن شهر آشوب، المناقب، ج۱، ص۲۷۸، قم، المطبعه العلمیّه.
قفطی [۱۰]
علی بن یوسف قفطی، المحممدون من الشعراء، ج۱، ص۶۰، به کوشش محمد عبدالستارخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
نیز او را علی بن هیصم نامیدهاند، اما یاقوت [۱۱]
یاقوت، ادب، ج۱۳، ص۲۷۷.
نام پدر و نیای او و نسبت «هروی» و لقب صدرالاسلام را بر نام افزوده است. از اینرو در نوشته های بعضی از محققان معاصر اطلاعات مربوط به زندگینامۀ وی با اطلاعات مربوط به علی بن عبدالله هروی که در اوایل سدۀ ۴ق از هرات به بغداد رفته و از ابوسعید عثمان بن سعید دارمی (د ۲۸۰ق) روایت حدیث میکرده، [۱۲]
احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۵، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۳]
محمدبن احمد ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۲، ص۶۲۱-۶۲۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
[۱۴]
محمدبن احمد ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۹۷۱-۹۷۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
خلط شده است. [۱۵]
بستانی، ج۴، ص۱۳۰.
[۱۶]
عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۱۴۱، بیروت، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م.
۱.۵ - آثاربه گفته ابوالحسن بیهقی ، [۱۷]
یاقوت، ادب، ج۱۳، ص۲۷۷.
ابن هیصم تألیفات و تصنیفات فراوانی داشته که وی از آن میان به نام ۷ اثر اشاره کرده است:۱. البسمله ؛ ۲. تصفیه القلوب ؛ ۳. دیوان شعر، که ظاهراً ابن شهر آشوب نسخهای از آن را در دست داشته است؛ ۴. عقود الجواهر ، که نسخهای از آن در اختیار قفطی بوده و از مطلبی که وی از این کتاب نقل کرده، بر میآید که این اثر یک جُنگ ادبی بوده است [۱۸]
علی بن یوسف قفطی، المحممدون من الشعراء، ج۱، ص۶۰-۶۱، به کوشش محمد عبدالستارخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
؛۵. لطائف التکت ؛ ۶. مفتاح البلاغه ؛ ۷. نهج الرشاد . با تأمل در عناوین مزبور میتوان دریافت که ابن هیصم در زمینههای ادب ، بلاغت ، شعر و همچنین فقه و عرفان صاحب نظر بوده است. شاید یکی از عالی مفقود شدن یا ناشناخته ماندن اثار وی آن بوده باشد که آثار وی نوعاً به صورت رسالههای کم حجم بوده و آنها را به شاگردان میداده است. چنانکه ظاهراً ابوالحسن بیهقی چند فقره از تألیفات استادش را در اختیار داشته است. ۲ - فهرست منابع(۱) محمدبن علی ابن شهر آشوب، المناقب، قم، المطبعه العلمیّه. (۲) محسن امین، اعیان الشیعه، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق. (۳) بستانی. (۴) مصطفی جواد، «اقول فی المقول»، مجله المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م. (۵) احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۶) محمدبن احمد ذهبی، تذکره الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م. (۷) خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز. (۸) علی بن یوسف قفطی، المحممدون من الشعراء، به کوشش محمد عبدالستارخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م. (۹) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م. (۱۰) محمد کردعلی، «طرائف فارس»، مجله المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م؛ ج ۱۷، شم ۷ و ۸؛ (۱۱) یاقوت، ادب. ۳ - پانویس
۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن هیصم»، ج۵، ص۱۹۱۹. |